وکالت

تعریف معاطات

معاطات عبارت است از مبادله و داد و ستد بدون عقد مخصوص و به تعبیر دیگر «المعاطاه أن یعطی کل من اثنین عوضا عما یأخذه من الاخر». و به مفهوم کلی معاطات هر معامله و معاوضه‌ای است که در آن ایجاب و قبول (صیغه مخصوص) نباشد اعم از آن‌که لفظ دیگری گفته شود یا گفته نشود.(عقد معاطاتی)

مفهوم لغوی معاطات

معاطات در لغت به معنای به یکدیگر بخشیدن است. از این رو به مال بخشیده شده “عطیه” می‌گویند.

با توجه به خصوصیت باب مفاعله که بین دو نفر است، معاطات به معنای آن است که میان دو نفر داد و ستدی واقع شود. فقها به طورمعمول معاطات را در باب بیع تعریف کرده‌اند، ولی تفاوتی میان معاطات در بیع و سایر عقود وجود ندارد.

معاطات در اکثر عقود جاری می‌شود؛ چه عقد، از دو طرف تملیکی باشد مانند بیع و شبه آن، یا از یک طرف تملیکی باشد مانند هبه و شبه آن، یا غیر تملیکی باشد مانند عاریه.

(عقد معاطاتی)

دریافت راهنمایی و مشاوره ی حقوقی ازسایت موسسه حقوقی و کیفری فرشاد بالاپور

معاطات در عقد هبه

بنابر ماده ۷۹۵ قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانی به کس دیگری تملیک می‌کند.

در این جا مسئله این است که آیا هبه به نحو معاطات واقع می‌شود یا نیازمند صیغه خاصی است؟ در پاسخ باید گفت که به نظر حضرت امام خمینی(ره) هبه تملیک عینی است مجانی و بدون عوض.

این همان هبه به معنای اعم است که شامل صدقه و سکنی و غیر آن می‌شود و اما معنای خاص آن در مقابل اخواتش مصطلح است، احتیاج به قیدهای خارج کننده دارد و مطلب سهل است و گاهی از آن به “عطیه” و “نحله” تعبیر می‌شود”.

هبه عقدی است که به ایجاب احتیاج دارد، به هر لفظی که بر مقصود دلالت کند، مانند “به تو هبه کردم ” یا “به ملک تو در آوردم” یا “این مال تو” و مانند اینها.
(عقد معاطاتی)

معاطات در عقد مضاربه

عقد مضاربه یکی از عقود معین است که در قانون مدنی ایران به پیروی از فقه امامیه در ردیف عقود خاص و بانام،مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.

معاطات در عقد مضاربه صحیح است. به بیان برخی از اساتید حقوق مضاربه پیمانی است که در نوع خاصی از شرکت تجارتی بین اصحاب صاحب سرمایه و عامل او ایجاد می‌شود؛

شرکتی که در آن یکی از شرکا سرمایه می‌دهد و دیگری خدمات و کارایی خود را در میان می‌گذارد. در ماده ۵۴۶ قانون مدنی مضاربه این چنین تعریف شده است:

“مضاربه عقدی است که به موجب آن احد متعاملین سرمایه می‌دهد با قید این که طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند. صاحب سرمایه مالک و عامل، مضارب نامیده می‌شود”.

(عقد معاطاتی)

معاطات در عقد اجاره

عقد اجاره عبارت از لفظی است که مشتمل بر ایجاب باشد که در این خصوص نوع خاصی از لفظ در عقد اجاره معتبر نیست، بلکه هر لفظی از هر لغتی باشد و مقصود را بفهماند، کفایت می‌کند.

و ظاهر آن است که در قسم اول اجاره -یعنی جایی که به اعیان مملوکه تعلق پیدا کند- معاطات جاری می‌شود و با مسلط کردن دیگری بر عینی که دارای منفعت است در صورتی که قصد تحقق اجاره یعنی نسبت خاص را داشته باشد و با تحویل گرفتن عین توسط دیگری به همین عنوان، اجاره معاطاتی تحقق پیدا می‌کند.

و بعید نیست که در قسم دوم (اجیر شدن اشخاص) هم تحقق پیدا کند، به اینکه شخص خودش را به همین عنوان تحت اختیار دیگری بگذارد یا به این عنوان شروع به کار کند. در این زمینه بر اساس ماده ۴۶۶ قانون مدنی اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می‌شود.

البته در این جا بحث از اجاره معاطاتی است و سئوال این است که آیا اجاره با معاطات نیز حاصل می‌شود؟ باید این نکته در اینجا بیان شود که اجاره مانند بیع بر دو قسم است:

اجاره عقدی و اجاره معاطاتی.در اجاره عقدی رابطه اجاره با ادای انضباط و کلمات مخصوصه ایجاد می‌شود. اجاره معاطاتی نیز به اجاره‌ای گفته می‌شود که رابطه مذکور با فعل و عمل بدون ذکر صیغه مخصوصه تحقق پیدا کند.

(عقد معاطاتی)

دریافت راهنمایی و مشاوره ی حقوقی ازسایت موسسه حقوقی و کیفری فرشاد بالاپور

تعریف بیع معاطات

امروزه جهت انعقاد عقود راه‌ های مختلفی به کار گرفته می‌ شود. در حقیقت این موضوع که لفظ ، در به وجود آمدن عقود طریقیت دارد نه موضوعیت ، امری پذیرفته شده است .

طریقیت داشتن ، یعنی آن امر یکی از راه‌ های انعقاد عقد است و شرط صحت آن نیست ؛ اما موضوعیت داشتن یعنی نبود آن در بی‌ اعتباری عقد موثر است.

پس لفظ در به وجود آمدن عقود شرط صحت نیست و نبود آن باعث بی‌ اعتباری عقد نمی‌ شود . برای اطلاع بیشتر از مفهوم طریقیت و موضوعیت داشتن به مقاله طریقیت و موضوعیت یعنی چه مراجعه کنید .

بیع معاطات در لغت به معنی داد و ستد و در اصطلاح فقهی به معنی معامله‌ ای است که تشریفات خاص معامله در آن نباشد .

به عبارت دیگر ، به زبان آوردن این جمله از جانب فروشنده که مبیع (مال مورد معامله) را به ثمن (مبلغ) مشخص به خریدار می‌ فروشم و به زبان آوردن قبول از طرف خریدار شرط صحت معامله نیست ؛

بلکه انجام عملی که درعرف نشان‌ دهنده‌‍‌ ی قصد بیع و ایجاب و قبول است ، کافی است . مثل این که فروشنده مال مورد معامله را به خریدار بدهد و خریدار مبلغ را به فروشنده تحویل بدهد بدون آن که کلمه‌ ای بین آنها رد و بدل شود .

معاطات در زندگی روزمره و خرید و فروشی که ما روزانه برای برطرف کردن احتیاجات خود انجام ‌می دهیم کاربرد بسیاری دارد . وقتی از سوپرمارکت خرید می‌ کنیم ، صحبتی از انعقاد عقد بیع به میان نمی‌ آید . ما کالای مورد نیاز خود را دریافت کرده و وجه آن را به فروشنده می‌ پردازیم

(عقد معاطاتی).

نتیجه

در بررسی‌های انجام شده و با توضیحاتی که تاکنون داده شد، روشن شد که در اکثر عقود، معاطات صحیح است و اغلب فقهای عظام به آیه شریفه “اوفوا بالعقود” و سایر عمومات لزوم وفای به عقد و عهد استناد کرده‌اند.

بر طبق نظر فقها معاطات در اکثر عقود جاری می‌شود؛ چه عقد، از دو طرف تملیکی باشد مانند بیع و شبیه آن، یا از یک طرف تملیکی باشد مانند هبه و شبیه آن، یا غیر تملیکی باشد مانند عاریه.

بنابراین معاطات در عقودی چون رهن، قرض، مضاربه، ودیعه، عاریه، اجاره، مزارعه، مساقات، هبه، وقف، صلح، شرکت، وکالت و ضمان صحیح است و به دلیل صحت، احکام مالکیت، اباحه، جواز و… بر آن بار می‌شود.

(عقد معاطاتی)

 

وکالت

وکیل دادگستری

مشاور حقوقی

وکیل حقوقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *